? دختران مومن سه ویژگی دارند:
متکبر،بخیل و ترسو هستند!
? امیرالمؤمنین ﻋﻠﯽ علیه السلام ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ:
ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺻﻔﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ،ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ
?ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ
?ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﺮﺳﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ
? ﺳﻮﻡ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﺎ ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺷﺮﻭﯾﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﺗﺒﺴﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ
ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﻢ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﻣﺎل ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ،ﮐﻤﺎﻝ ﺩﻗﺖ ﻭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ.
? خصال، ج ۱، ص ۳۱۷
بلندهمّتی به هنگام دعا
گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را [۱]
انسانها در آرزو و درخواست از خداوند، گوناگون میباشند. همّت و آرزوی برخی از آدمیان در همین دنیای زودگذر و ناچیز خلاصه میشود. آنها جز دنیا نمی خواهند و جز برای دنیا، چیز دیگری سعی و تلاش نمی کنند. به فرموده زیبای حضرت علی علیه السلام: «وَاِنَّمَا الدُّنْیا مُنْتَهَی بَصَرِ الْاَعْمَی لاَ یبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیئاً وَالْبَصِیرُ ینْفُذُهَا بَصَرُهُ وَیعْلَمُ اَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَالْاَعْمَی اِلَیهَا شَاخِصٌ وَالْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَالْاعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ؛ [۲] همانا دنیا نهایت دیدگاه کسی است که دیده اش کور است، و از دیدنِ جز دنیا مهجور. و آنکه بیناست، نگاهش از دنیا بگذرد و بداند در پَس آن، خانه `آخرت ` است. پس بینا از دنیا رخت بردارد و نابینا رخت خویش در آن گذارد. بینا از دنیا توشه گیرد و نابینا برای دنیا توشه فراهم آرد. »
و امّا گروه دوم از آدمیان، کسانی هستند که همّت خویش را فراتر از جهان مادی قرار داده اند. و اگر هم برای دنیای خویش تکاپو دارند، به انگیزه توشه برداشتن برای جهان دیگر، حفظ آبرو و مانند آن است. آنها دنیا را محلّ گذر و پل رسیدن به جهان دیگر میدانند و همه تلاش خود را بکار میگیرند تا در جهان دیگر رستگار شده، در بهشت ابدی پروردگار جای گیرند.
سرانجام، اندکی از آدمیان نیز هستند که نه تنها از دام جاذبههای فریبنده دنیوی رها میشوند؛ بلکه از نعمتهای انبوه بهشت نیز میگذرند و از خداوند، تنها دیدار جمال او را میطلبند و به جای بهشت، بهشت آفرین را تمنّا میکنند؛ همان گونه که سعدی شیرازی سروده است:
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنّاحلوا به کسی ده که محبّت نچشیدست [3]
در ضمن حکایتی، درباره حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین میخوانیم: «روزی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از دخترش زهراعلیهاالسلام پرسید: دخترم! چه درخواست و حاجتی داری؟ هم اکنون فرشته وحی در کنار من است و از طرف خدا پیام آورده است که هر چه بخواهی، تحقق میپذیرد. حضرت فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: «شَغَلَنِی عَنْ مَسْئَلَتِهِ لَذَّةُ خِدْمَتِهِ لاَ حَاجَةَ لِی غَیرُ النَّظَرِ اِلَی وَجْهِهِ الْکَرِیمِ؛ [4] لذتی که از خدمت حضرت حق میبرم، مرا از هر خواهشی باز داشته است. حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم. »
غوغای عارفان و تمنّای عاشقان حرص بهشت نیست که شوق لقای تُست
قومی هوای نعمت دنیا همی پزندقومی هوای عُقبی و ما را هوای تست
قُوت روان شیفتگان التفات توآرام جان زنده دلان مرحبای تست [5]
———-
[1]: . سعدی.
[2]: . نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، خطبه ۱۳۳.
[3]: کلیات سعدی، ص ۳۸۳.
[4]: نهج الحیاة، محمد دشتی، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المؤمنین علیه السلام، قم، ۱۳۸۵، چاپ سوم، ص ۹۱.
[5]: . کلیات سعدی، ص ۷۲۳.
♦️باید حضرت فاطمه (س) را به همه جهان معرفی کنیم
?یک وقت میگویند ابراهیم خلیل امت است، «کان إبراهیم أمة واحدة»؛ وقتی میگویند یک ملّت قیام کردند برای کوبیدن ابراهیم خلیل، این به دلالت التزام میفهماند که ابراهیم امت واحده است؛
? اگر گفتند یک ملّت قیام کرد برای کوبیدن زید، معلوم میشود که زید یک ملّت است، چون زید اگر یک فرد عادی بود، یک فرد عادی هم میتوانست او را از پا در بیاورد. اینکه صدیقه کبری(سلام الله علیها) را وجود مبارک حضرت امیر(علیه السلام) معرفی میکند، می فرماید امت جمع شدند تا فاطمه را حذف کنند؛ ♦️یعنی فاطمه امت است! چون اگر یک فرد عادی بود که لازم نبود یک امت قیام کند تا او را از پا دربیاورد. امت به وسیله سقیفه حضور پیدا کرد. آنها که اهل حَلّ و عقد بودند آنها جامعه را شوراندند و به هر حال اهل بیت(علیهم السلام) را خانهنشین کردند.
? وجود مبارک فاطمه(سلام الله علیها) همسطح قرآن است، این طور نیست که در قرآن حقیقتی باشد و فاطمه(سلام الله علیها) نداند، یا فاطمه(علیها السلام) کاری بکند و عملی داشته باشد، سیرهای، سنتی و سریرهای داشته باشد که قرآن نگفته باشد؛ پس او همتای قرآن است.
? الان کسی که همتای انجیل است، جهان را مسخّر کرده است، شرق و غرب عالم به نام «مریم» است، مسیحیت توانست او را به جهان معرفی کند، لذا ما نباید تنها به همین اشک و ناله اکتفا کنیم، بلکه باید حضرت فاطمه (علیها السلام) را به همه جهان معرفی کنیم.
?وجود مبارک صدیقه کبری در همین خطبه «فدکیه»، که حتماً باید این خطبه در حوزه ها تدریس و مباحثه شود و جنبه های مختلف آن برای مردم تبیین شود، فرمود ما وحدت میخواهیم، مشکل کشور با وحدت و اتحاد حلّ میشود، اما اتحاد و وحدت سفارشی نیست و با سفارش دلها منسجم نمیشود؛ ♦️عامل وحدت جامعه، عدل است، فرمود آنچه دلها را منسجم میکند عدل است و کلید آن به دست ما یعنی به دست امامت است. #آیت_الله_جوادی_آملی #دروس_اخلاق ? 97-11-05
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص بَيْنَمَا مُوسَى ع جَالِساً إِذْ أَقْبَلَ إِبْلِيسُ وَ عَلَيْهِ بُرْنُسٌ ذُو أَلْوَانٍ فَلَمَّا دَنَا مِنْ مُوسَى ع خَلَعَ الْبُرْنُسَ وَ قَامَ إِلَى مُوسَى فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ مُوسَى مَنْ أَنْتَ فَقَالَ أَنَا إِبْلِيسُ قَالَ أَنْتَ فَلَا قَرَّبَ اللَّهُ دَارَكَ [۲] قَالَ إِنِّي إِنَّمَا جِئْتُ لِأُسَلِّمَ عَلَيْكَ لِمَكَانِكَ مِنَ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ لَهُ مُوسَى ع فَمَا هَذَا الْبُرْنُسُ قَالَ بِهِ أَخْتَطِفُ قُلُوبَ بَنِي آدَمَ [۳] فَقَالَ مُوسَى فَأَخْبِرْنِي بِالذَّنْبِ الَّذِي إِذَا أَذْنَبَهُ ابْنُ آدَمَ اسْتَحْوَذْتَ عَلَيْهِ [۴] قَالَ إِذَا أَعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ وَ اسْتَكْثَرَ عَمَلَهُ وَ صَغُرَ فِي عَيْنِهِ ذَنْبُهُ وَ قَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- لِدَاوُدَ ع يَا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِينَ وَ أَنْذِرِ الصِّدِّيقِينَ قَالَ كَيْفَ أُبَشِّرُ الْمُذْنِبِينَ وَ أُنْذِرُ الصِّدِّيقِينَ قَالَ يَا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِينَ أَنِّي أَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ أَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ وَ أَنْذِرِ الصِّدِّيقِينَ أَلَّا يُعْجَبُوا بِأَعْمَالِهِمْ فَإِنَّهُ لَيْسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسَابِ إِلَّا هَلَكَ. ———- حضرت موسی (علیهالسلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیهالسلام) ایستاد. موسی (علیهالسلام) گفت: تو کیستی؟ ابلیس گفت: من ابلیس هستم! موسی (علیهالسلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند! ابلیس گفت: من آمدهام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم! موسی (علیهالسلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟ ابلیس گفت: با رنگها و زرق و برقهای این کلاه، دل انسانها را میربایم. موسی (علیهالسلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره میشوی و هر جا که بخواهی، او را میکشی. ابلیس گفت: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛ ⏺سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره میگردم: 1- هنگامیکه او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛ 2- هنگامیکه او عمل خود را بسیار بشمارد؛ 3- هنگامیکه گناهش در نظرش کوچک گردد. ? اصول کافی، ج 2، ص 262 ? #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج ?
? کسى مىخواست زیرزمین خانهاش را تعمیر کند . در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود . آنها را برداشت و در کیسهاى ریخت و در بیابان انداخت .
وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچههایش را ندید ، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است ؛ به همین دلیل کینه او را برداشت .
? مار براى انتقام ، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود ، ریخت .
از آن طرف ، مرد ، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانهشان بازگرداند . وقتى مار مادر ، بچههاى خود را صحیح و سالم دید، به دور کوزه ماست پیچید و آن قدر آن را فشار داد که کوزه شکست و ماستها بر زمین ریخت.
شدت زهر چنان بود که فرش کف خانه را سوراخ کرد .
? این کینه مار است ، امّا همین مار ، وقتى محبّت دید ، کار بد خود را جبران کرد ، امّا بعضى انسانها آن قدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند ، ذرّهاى از کینهشان کم نمىشود.
امام علی علیه السلام:
دنیا کوچک تر و حقیر تر و ناچیز تر از آن است که در آن ازکینه ها پیروى شود.
غررالحکم، ج2، ص52
آخرین نظرات